تبلیغات
تبلیغات
آمار بازدید
کل بازدید :
افراد آنلاین :
| |
وب : | |
پیام : | |
2+2=: | |
(Refresh) |
<-PollItems->
<-PollName->
آمار
وب سایت:
بازدید دیروز : 15
بازدید هفته : 496
بازدید ماه : 1523
بازدید کل : 358929
تعداد مطالب : 3740
تعداد نظرات : 98
تعداد آنلاین : 1
تبلیغات
رمضان مدرسه آلایش و پاکی بنده است که در پرتو آن مؤمن شخصیت نوینی یافته به سوی کمال پیش میرود.
خداوند متعال رسول الله –صلی الله علیه و سلم - را آیتی از کمال انسانیت قرار داده، بسوی بشریت فرستاد تا از او نسخه برداری کنند و هر فرد مؤمن سعی کند هر آنچه از قدرت و نیرو و توان دارد بخرج داده به حضرت خاتم الرسل –صلی الله علیه و سلم - نزدیک و نزدیکتر شود.
«لَّقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّـهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِّمَن كَانَ يَرْجُو اللَّـهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ وَذَكَرَ اللَّـهَ كَثِيرًا ﴿الأحزاب/٢١﴾ »
{سرمشق و الگوی زیبائی در (شیوهی پندار و گفتار و کردار) پیغمبر خدا برای شما است. برای کسانی که (دارای سه ویژگی باشند:) امید به خدا داشته، و جویای قیامت باشند، و خدای را بسیار یاد کنند.}
مقام و جایگاه و اهمیت مثال و نمونه را وقتی میتوانی بدرستی هضم کنی، که دریابی؛ خداوند منان با وجود همه نعمتهایی که به ما ارزانی داشته؛ از نعمت بندگی گرفته تا چشم و گوش و صحت و توانانی و تا تسخیر جهان و کون و مکان برای خدمت انسان تا نعمت عقل و دانایی و درک و شعور، و تا نعمت اختیار و اراده و خلاصه هزاران هزار نعمت.
فضل خدای را که تواند شمار کرد؟ .... یا کیست شکر یکی از هزار کرد؟
با تمام این وجود هیچ نعمتی را بر ما منت ننهاده مگر نعمت ارسال پیامبر و الگو و نمونهای که از بین خود ما برگزیده شد تا فرامین الهی را بما برساند، و ما را از آموزههای حق بهرهمند ساخته پاک گرداند. و تا ما بدو خیره شویم و حرکات و شیوه انسانیت و نحوه بندگی او را تکرار کنیم.
«لَقَدْ مَنَّ اللَّـهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولًا مِّنْ أَنفُسِهِمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِن كَانُوا مِن قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُّبِينٍ ﴿آل عمران/١٦٤﴾»
{یقیناً خداوند بر مؤمنان منّت نهاد و تفضّل کرد بدان گاه که در میانشان پیغمبری از جنس خودشان برانگیخت. (پیغمبری که) بر آنان آیات (کتاب خواندنی قرآن و کتاب دیدنی جهان) او را میخواند، و ایشان را (از عقائد نادرست و اخلاق زشت) پاکیزه میداشت و بدیشان کتاب (قرآن و به تبع آن خواندن و نوشتن) و فرزانگی (یعنی اسرار سنّت و احکام شریعت) میآموخت، و آنان پیش از آن در گمراهی آشکاری (غوطهور) بودند. }
وجود پیامبر اکرم –صلی الله علیه و سلم - در زندگی ما؛ در سلوک عبادی، در اخلاق فردی و اخلاق جمعی جامعه، در شیوه نگرش فرد و جامعه، ما را از هر زشتی و پلیدی واکسینه کرده، از خشم و غضب الهی در امان میدارد.
«وَمَا كَانَ اللَّـهُ لِيُعَذِّبَهُمْ وَأَنتَ فِيهِمْ ۚ وَمَا كَانَ اللَّـهُ مُعَذِّبَهُمْ وَهُمْ يَسْتَغْفِرُونَ ﴿الأنفال/٣٣﴾»
{خداوند تا تو در میان آنان هستی ایشان را عذاب نمیکند (به گونهای که آنان را ریشهکن و نابود سازد. چرا که تو رَحْمَةًلِلْعالَمین بوده و آنان را به سوی حق فرا میخوانی و امیدواری که آئین اسلام را بپذیرند و راه رستگاری در پیش گیرند)، و همچنین خداوند ایشان را عذاب نمیدهد در حالی که (برخی از) آنان طلب بخشش و آمرزش مینمایند (و از کردهی خود پشیمانند و از اعمال ناشایست خویش توبه میکنند)}
رسول الله –صلی الله علیه و سلم -؛ فرستاده و پیک پروردگار و سخنگوی رسمی دفتر ذی الجلال، و نماینده خاص خالق و آفریدگار متعال است و اطاعت و فرمانبرداری از او یعنی حرف شنویی کامل از الله ذی الملک و الملکوت میباشد. هدایت و رستگاری هر فرد با میزان اطاعت و پیروی از آن جناب –صلی الله علیه و سلم - تناسب مستقیم دارد.
«قُلْ أَطِيعُوا اللَّـهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ ۖ فَإِن تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا عَلَيْهِ مَا حُمِّلَ وَعَلَيْكُم مَّا حُمِّلْتُمْ ۖ وَإِن تُطِيعُوهُ تَهْتَدُوا ۚ وَمَا عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ ﴿النور/٥٤﴾»
{بگو: از خدا و از پیغمبر اطاعت کنید (اطاعت صادقانهای که اعمالتان بیانگر آن باشد). اگر سرپیچی کردید و رویگردان شدید، بر او (که محمّد و پیغمبر خدا است) انجام چیزی واجب است که بر دوش وی نهاده شده است (و آن تبلیغ رسالت است و از عهدهاش هم برآمده است و کار خود را کرده است) و بر شما هم انجام چیزی واجب است که بر دوش شما نهاده شده است (که اطاعت صادقانه و عبادات مخلصانه است) امّا اگر از او اطاعت کنید هدایت خواهید یافت (و به خیر و سعادت جهان نائل میگردید. در هر حال) بر پیغمبر چیزی جز ابلاغ روشن و تبلیغ آشکار نیست (و به وظیفهی خود هم عمل کرده است).}
رسول اکرم –صلی الله علیه و سلم – دنیا را مزرعه آخرت معرفی کرده، مؤمن را در این دنیای فانی رهگذری میداند که لختی در سایه درختی استراحت کرده، برمیخیزد تا بسوی هدف پیش رود. مؤمن بسوی رسیدن به رضایت الهی و خشنودی و رستگاری و خوشبختی ابدی خود در راه است. دنیا مسیر رسیدن به آن سعادت جاویدان است. نشاید فرد عاقل را که با زرق و برق جاده به بازیگوشی و شیطنت مصروف گردد و از هدف غافل شود! چرا که مدت سفر بسیار محدود بوده، هر آن احتمال آن میرود که بانگ برزنند: وقتت بسر رسید! غافل در نیمه راه حیران و سرگردان میماند و عاقل در آغوش بهشت شاد و خوشحال داد برمیآورد: هورا.. من میدانستم که باید در دنیا چون غریبهای بیگانه و رهگذری تیزگام در مسیر راه بپیمایم و در تمام راه چشمم را به قبرم خیره سازم!
«فَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ بِيَمِينِهِ فَيَقُولُ هَاؤُمُ اقْرَءُوا كِتَابِيَهْ ﴿١٩﴾ إِنِّي ظَنَنتُ أَنِّي مُلَاقٍ حِسَابِيَهْ ﴿٢٠﴾ فَهُوَ فِي عِيشَةٍ رَّاضِيَةٍ ﴿٢١﴾ فِي جَنَّةٍ عَالِيَةٍ ﴿الحاقة/٢٢﴾»
{امّا هر کس که نامهی اعمالش به دست راست او داده شود، (فریاد شادی سر میدهد و) میگوید: (ای اهل محشر! بیائید) نامهی اعمال مرا بگیرید و بخوانید! (۱۹) آخر من میدانستم که (رستاخیزی در کار است و) من با حساب و کتاب خود رویاروی میشوم. (۲۰) پس او در زندگی رضایت بخشی خواهد بود. (۲۱) در میان باغ والای بهشت، جایگزین خواهد شد. }
در ماه مبارک رمضان که رودهها با گرسنگی و دهان با تشنگی گلاویز میشود، صفات شهوانی و غرور و مستی خودیت و خودکامگی در انسان افت میکنند. انسان طعم کمالات را میچشد. دستهای بخل و چشمهای خالی با شفقت به زیر دستان نظرمیافکنند. حس کمک به همنوع در فرد تحریک میشود:
بنی آدم اعضای یکدیگرند که در آفرینش زیک گوهرند
چو عضوی بدرد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار
تو کز محنت دیگران بیغمی نشاید که نامت نهند آدمی
کتابهای سیرت گزارش میدهند که رسول ا کرم – صلی الله علیه و سلم – از همه انسانها با جود و سخاوتتر بودند. و بالاترین درجه جود و سخاوت ایشان در رمضان وقتی حضرت جبریل به دیدار او میآمد، بود.
جبریل هر شب رمضان به ملاقات پیامبر آمده با هم قرآن میخواندند. پیامبر روزهایی که جبریل را میدید از باد و نسیم نیز سخاوتمندتر میشد، و خیر و خوبیش به همه کس و همه چیز میرسید.
چرا که نه!...
رمضان ماهی است که خداوند متعال آنرا شرف و مکانت خاصی بخشیده:
پیامبر اکرم – صلی الله علیه و سلم – میفرمایند:" با اولین شب رمضان شیطانها و جنهای سرکش به غل و زنجیر کشیده میشوند. درهای جهنم محکم بسته میگردد، و هیچ دری باز گذارده نمیشود. همه درهای بهشت بدون استثناء باز باز میشود. و فرشتهای ندا سر میدهد: ای خیر خواه برخیز و بیا نزد ما! و ای شرور و بدطینت دستت کوتاه! خداوند در هر شب رمضان انسانهایی را از آتش سوزان جهنم رهایی میبخشد".
{ عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ رضي الله عنه قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم: إِذَا كَانَ أَوَّلُ لَيْلَةٍ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ صُفِّدَتِ الشَّيَاطِينُ وَمَرَدَةُ الْجِنِّ، وَغُلِّقَتْ أَبْوَابُ النَّارِ، فَلَمْ يُفْتَحْ مِنْهَا بَابٌ، وَفُتِّحَتْ أَبْوَابُ الْجَنَّةِ فَلَمْ يُغْلَقْ مِنْهَا بَابٌ، وَيُنَادِي مُنَادٍ: يَا بَاغِيَ الْخَيْرِ أَقْبِلْ، وَيَا بَاغِيَ الشَّرِّ أَقْصِرْ . وَلِلَّهِ عُتَقَاءُ مِنَ النَّارِ، وَذَلكَ كُلُّ لَيْلَةٍ}
عموما مؤمنان سعی میکنند زکات ثروتشان را در ماه رمضان حساب کرده به مستمندان و بینوایان و محتاجان و کسانیکه قرآن زکات را حق آنها معرفی کرده برسانند.
البته باید دانست که زکات بخشش و یا کرم و سخاوت مؤمن نیست، و هیچ فردی حق ندارد در پرداخت زکاتش بر کسی منت بگذارد. زکات در حقیقت امانتی است که پرودگار عالم به مؤمن واگذار نموده، تا آنرا به یکی از هشت نفری که قرآن بدانها اشاره داشته برساند.
« إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ وَالْمَسَاكِينِ وَالْعَامِلِينَ عَلَيْهَا وَالْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَفِي الرِّقَابِ وَالْغَارِمِينَ وَفِي سَبِيلِ اللَّـهِ وَابْنِ السَّبِيلِ ۖ فَرِيضَةً مِّنَ اللَّـهِ ۗ وَاللَّـهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ ﴿التوبه/٦٠﴾»
{ زکات مخصوص مستمندان، بیچارگان، گردآورندگان آن، کسانی که جلب محبّتشان (برای پذیرش اسلام و سودگرفتن از خدمت و یاریشان به اسلام چشم داشته) میشود، (آزادی) بندگان، (پرداخت بدهی) بدهکاران، (صرف) در راه (تقویت آئین) خدا، و واماندگان در راه (و مسافران درمانده و دورافتاده از مال و منال و خانه و کاشانه) میباشد. این یک فریضهی مهمّ الهی است (که جهت مصلحت بندگان خدا مقرّر شده است) و خدا دانا (به مصالح آفریدگان) و حکیم (در وضع قوانین) است.}
تأخیر کردن در پرداخت امانت، و یا سر پیچی از رساندن آن، چیزی نیست جز خیانت!
« إِنَّ الْإِنسَانَ خُلِقَ هَلُوعًا ﴿١٩﴾ إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعًا ﴿٢٠﴾ وَإِذَا مَسَّهُ الْخَيْرُ مَنُوعًا ﴿٢١﴾ إِلَّا الْمُصَلِّينَ ﴿٢٢﴾ الَّذِينَ هُمْ عَلَىٰ صَلَاتِهِمْ دَائِمُونَ ﴿٢٣﴾ وَالَّذِينَ فِي أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ مَّعْلُومٌ ﴿٢٤﴾ لِّلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ ﴿المعارج/٢٥﴾»
{ آدمی کمطاقت و ناشکیبا، آفریده شده است. (۱۹) هنگامی که بدی بدو رو میکند، سخت بیتاب و بیقرار میگردد. (۲۰) و زمانی که خوبی بدو رو میکند، سخت (از حسنات و خیرات دست باز میدارد و) دریغ میورزد. (۲۱) مگر نمازگزاران. (۲۲) نمازگزارانی که همیشه نماز خود را به موقع میخوانند و بر آن مداومت و مواظبت دارند. (۲۳) همان کسانی که در دارائی ایشان سهم مشخّصی است. (۲۴) برای دادن به گدا و بیچیز. }
وقتی سخن از کرم و سخاوت و جود میرود، حکایت غیر از زکات است. زکات همانطور که اشاره رفت مال فرد نیست تا اگر بخواهد بدهد و اگر نخواست ندهد! آن امانتی است که کوتاهی کردن در آن خیانت و سزاوار سرزنش و عقاب و عذاب.
حقا که بسی پست و بیوجدان است آن انسانی که خداوند به او ثروتی بیش از نیازش بدهد، و بگوید از چهل تایی که بتو ارزانی داشتهام سی و نه آن از خودت و یکی امانتی است که باید به یکی از آن هشت بندهام برسانی!
جای سخن از سخاوت در صدقه و خیرات است که آن میدانی است غیر از زکات:
« إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَعُيُونٍ ﴿١٥﴾ آخِذِينَ مَا آتَاهُمْ رَبُّهُمْ ۚ إِنَّهُمْ كَانُوا قَبْلَ ذَٰلِكَ مُحْسِنِينَ ﴿١٦﴾ كَانُوا قَلِيلًا مِّنَ اللَّيْلِ مَا يَهْجَعُونَ ﴿١٧﴾ وَبِالْأَسْحَارِ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ ﴿١٨﴾ وَفِي أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ لِّلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ ﴿الذاریات/١٩﴾»
{ پرهیزگاران در میان باغهای بهشت و چشمهساران خواهند بود. (۱۵) دریافت میدارند چیزهائی را که پروردگارشان بدیشان مرحمت فرموده باشد. چرا که آنان پیش از آن (در سرای جهان) از زمرهی نیکوکاران بودهاند. (۱۶) آنان اندکی از شب میخفتند. (۱۷) و در سحرگاهان درخواست آمرزش میکردند. (۱۸) در اموال و دارائیشان حقی و سهمی (جز زکات) برای گدایان و بینوایان تهیدست بود.}
مؤمن باید دریابد دست بینوا و فقیر درست همان قدسیت و جایگاه مسجد را داراست. مسجد جای عبادت نماز است و مؤمنان در رسیدن و احترام و نظافت آن حداکثر تلاش خود را بخرج دهند. و دست فقیر جای عبادت زکات و صدقه است. باید درست با آن همانطور برخورد شود که با مسجد برخورد میشود. برخی از صالحان این مفهوم را چنین به نمایش میگذاشتند که همیشه از مال و ثروتشان بهترین را انتخاب کرده، آنرا عطرآگین نموده در دست فقیر مینهادند. چون آنها بدرستی درک کرده بودند که فقیر را بر ثروتمند بسی منتی است! اگر همین بینوا از پذیرفتن مال تو صرف نظر کند چه اجر و پاداش بزرگی را تو از کف میدهی؟!
فقیر در دستان خود در حقیقت نعمتهای بهشت را به فروش گذاشته. نعمت جاویدانی که نه دیدگان چون آن را دیده، و نه گوش وصفش را شنیده، و نه عقل را توان تصور کمال آن است، را شما از دست فقیر به قیمتی بس ناچیز میخرید! پس کیست سزاوار منت نهادن؛ شما یا او؟!
و صد البته سخاوت تنها در مال نیست. آنکس که خداوند او را از نعمت علم و دانش بهرهمند ساخته، و آن خوش زبان و شیوا کلامی که قدرت و توان دعوت و تبلیغ بدو ارزانی شده، و آن فردی که حرفه و فنی بدو هدیه گشته و خلاصه هر کسی که از دریای بیساحل نعمتهای الهی بهرهای برده، میتواند از همان نعمت خود چیزی برگرفته به جامعه مورد نیاز مرحمت کند.
نجار و میکانیک و بناء و کاسب و غیره.. بیروزگار و یتیم و بیسرپرستی را حرفهاش بیاموزد. عالم و داعی و معلم در پی اصلاح جامعه عراق ریزان شوند. و ثروتمند به دستهای کرمش صفت الهی سخاوت و جود و کرم بیاموزد.
چه خوب و زیباست که بجای گذاشتن قلک حرص و آز آموزی به فرزندان خود چندین قلک در هر خانه باشد. روی یکی نوشته شود:
هدیه یتیم.
دیگری: حق بیوه زن.
سومی: هدیه مدرسه.
چهارمی: حق مسجد.
و غیره...
و به فرزندانمان یاد دهیم که در این مزرعهها بذری بیندازند و از این دکانها بهشت و سعادت ابدی را خریداری کنند.
امید است گرسنگی و تشنگی رمضان ما را با عبادت کرم و سخاوت و بخشش انس دهد و طی سی روز رمضان این صفت الهی در ما چنان رشد کند که جزئی از شخصیت ما شده، و از جمله صفتها و سلوک رفتاری ما گردد...
نظرات شما عزیزان: